بازم منو تاریکی و کیبرد و دلتنگی.. اگه انقدر دوستم داشتی که دلت برام تنگ میشد اینقدر از دست خودم ناراحت نمیشدم...
انقد خودمو سرزنش نمیکردم هنوزم بهت احساس دارم..
همش دنبال ی راه فرار ام. دنبال یه راهی که از دست احساسم بهش خلاص شم، اما پیدا نمیشه،.. هرجا میرم، خاطره هاش میاد جلو چشمم،... شاید بگین احساسم ارزش اینو داره که تلفن و بردارم و بهش زنگ بزنم. اینکارم کردم، چندین بار... اما بدش که جوابی نگرفتم پشیمون شدم...
اون با یکی دیگه خوشحال شده ونوقت من اینجا بازم دارم برای دوریش اشک میریزم... میفهمی چرا خدامو سرزنش میکنم؟ من اینجام، بدون اینکه اون بدونه دارم بازم گریه میکنم، بدون اینکه کسی بغلم کنه... و بدون اینکه کسی دستمو بگیره بگه، نگران نباش همچی درست میشه...
واقعاً راسته که هیچکس کناره آدم نمیمونه.. رو هیچکس نمیشه حساب کرد، همیشه تنهاییم،، هممون...:((
Pesteeyeee maani toooo ghorboonet beraaam maaan akheeeee ba in neveeshteehaaat hichvaght tanhaa nisiii too man khodam bahaataaam eshghaaam doooset daraam ziaaaad <3<3 benevis ke montazere neveshtehaye ghashangetaaam
تو کلی دوستای خوب داری قصه... حواست رو از اونا پرت نکن......
میدونم. زندگیه من بر خلاف چیزی که اینجا معلوم میشه دوره یه نفر نمیچرخه.. اینجا فقط یه جاییه که میشه وقتایی که دلتنگ میشم حرفمو بزنم، میدونم کلی دوستایه خوب دییگه دارم:) عاشقه همشونم هستم..:)
مگــــــــــــــــه ما مردیـــــــــــم بذاریـــــم قصمون غصه بخوره!!!!
kheili doooset daram doos joonam:X:X:X